سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یا حسین شهید
پنج شنبه 93/8/15 | رحیمی

حرم عشق کربلا ست و چگونه در بند خاک بماند آنکه پرواز آموخته‌است و راه کربلا می‌شناسد و چگونه از جان نگذرد آنکس که می‌داند جان بهای دیدار است.
گردش خون در رگهای زندگی شیرین است، اما ریختن آن در پای محبوب شیرین ‌تر است؛ و نگو شیرین ‌تر، بگو بسیار بسیار شیرین ‌تر.
در ملکوت اعلا جز شهید زنده نیست و حیات دیگران اگر هم باشد به طفیل شهداست.
سوختن کمال عشق است اما آنها که سوختن پروانه در آتش شمع را کمال عشق می‌دانند کجایند که سوختن انسان در آتش عشق را به نظاره بنشینند؟
سر مبارک امام عشق بر بالای نی رمزی است بین خدا و عشاق، که این است بهای دیدار.
در عالم رازی هست که جز به بهای خون فاش نمی‌شود.
هنر آن است که بمیری، پیش از آنکه بمیراندت، مبدأ و منشأ حیات آنان‌اند که چنین مرده‌اند.
ای شهید! ای آنکه بر کرانه‌ی ازلی و ابدی وجود برنشسته‌ای! دستی برآر و ما قبرستان ‌نشینان عادات سخیف را نیز از این منجلاب بیرون کش.


بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا



من تا ابدالدهر بدهکار حسینم
و دلم امشب سخت بیقرار احرام حرمت بود ارباب
و دلم امشب سخت گرفته بود از نالایقی در محضرت
و دلم امشب کربلا میخواست....


یا حسین
پنج شنبه 93/8/15 | رحیمی


شبی ساکت و دلگیر خودم بودم وقلبی که ز غم بسته به زنجیر و
هنگام اذان بود که پیچید در آفاق یکی نغمه تکبیر نوشتند،
که هنگام اذان دست به دامان خدا باش ومشغول دعا باش
وگفتم به خدابین دعایم که دلتنگ اذان حرم کرببلایم


اللهم الرزقنا کربلا...
اللهم الرزقنا کربلا...
اللهم الرزقنا زیارت الحسین فی الدنیا...



کنون که صاحب مژگان شوخ و چشم سیاهی
نگاه دار دلی را که برده ای به نگاهی
چو در حضور تو ایمان و کفر راه ندارد
چه دوزخی چه بهشتی چه طاعتی چه گناهی
دست من گیر که این دست همان است که من
سالها از غم هجران تو بر سر زده ام



تمامی حقوق مادی و معنوی " یاد یاران " برای " رحیمی " محفوظ می باشد!
طـرّاح قـالـب: شــیــعــه تـم