سفارش تبلیغ
صبا ویژن

باربی دختری از جنس تهاجم فرهنگی

بسیاری از وسایل در جهان ما از سیری از تحولات گذشته اند تا به طرح متعالی خود رسیده اند . باربی نیز از این قاعده مثتثنی نیست و یک سیر تحولی را پشت سر گذاشته تا به این مرحله رسیده . بزرگترین تحول این عروسک محبوب ، تغییر نژاد آن از نزاد آلمانی به نژاد آمریکایی است.در زیر به اختصار به این مطلب پرداخته شده .

شکل و اندام باربی بر گرفته از اندام یک زن زیبا و محبوب آلمانی به نام “بیلد لیلی” است که بعد از جنگ جهانی دوم ، خود فروشی می کرد . عروسک این زن ابتدا در آلمان تولید می شد ؛ لکن نه به برای بازی کودکان بلکه برای بزرگ سالان و کلکسیونر ها .

به هر شکل ، شرکت متل که در سال 1945 درکالیفرنیای جنوبی تاسیس شده بود امتیاز تولید این عروسک را از آلمان ها خریداری وشروع به طراحی وساخت باربی امروزی کرد .

تغییر نژاد این عروسک از ژرمن(نژاد آلمانی) به آنگلوساکسن(نزاد آمریکایی) را کمپانی متل به “جک رایان” کارمند سازمان پنتاگون و طراح موشک های “اسپارو” و “هاوک” سپرد . جک رایان که استعداد و تخصص خاصی در شناخت فرم هیکل زنان داشت کار خود را به کمپانی متل تحویل داد و به جرات می توان گفت که کمپانی متل مدیون طراحی رایان است .

کمپانی متل که در ابتدا قاب عکس و مبلمان تولید می کرد با طراحی باربی آغاز به تولید انبوه اسباب بازی نمود . همچنین این شرکت در سال 1955 برای تبلیغ عروسک های خود با کمپانی میکی ماوس وارد همکاری شد که این ابتکار موجب دگرگونی ساختاری در تجارت اسباب بازی گردید .

بعدها کمپانی متل در سال 1961 عروسکی تولید کرد به نام “کن” . عروسک کنپسری بود با موهای قهوه ای و لباس های بسیار شیک . به این ترتیب باربی صاحب یک دوست پسر شد . کارخانه متل بعد ها عروسک های میچ و اسکیپر را نیز تولید کرد .

ادامه مطلب...

ما جزئی از ایرانیم...پس اگر ایرانی هستیم، پس حق انتخاب داریم...

پس در انتخابات شرکت می کنیم...

http://moujahed.ir/wp-content/uploads/2012/02/12-Esfand-zionist.jpg

http://moujahed.ir/wp-content/uploads/2012/02/12-Esfand-uk.jpg

http://moujahed.ir/wp-content/uploads/2012/02/12-Esfand-usa.jpg


به خدا قسم مسئولیت داریم

سخنان شهید مطهری در مورد فلسطین


والله و بالله ما در برابر این قضیه‏ مسئولیم . به خدا قسم مسئولیت داریم . به خدا قسم ما غافل هستیم . و الله قضیه‏ای که دل پیغمبر اکرم را امروز خون کرده است ، این قضیه است . داستانی که دل حسین بن علی را خون کرده ، این قضیه است . اگر می‏خواهیم‏ به خودمان ارزش بدهیم ، اگر می‏خواهیم به عزاداری حسین بن علی ارزش‏ بدهیم ، باید فکر کنیم که اگر حسین بن علی امروز بود و خودش می‏گفت برای‏ من عزاداری کنید ، می‏گفت چه شعاری بدهید ؟ آیا می‏گفت بخوانید : ” نوجوان اکبر من” یا می‏گفت بگویید : ” زینب مضطرم الوداع ، الوداع ” ؟! ! اگر حسین بن‏ علی بود می‏گفت اگر می‏خواهی برای من عزاداری کنی، برای من سینه و زنجیر بزنی، شعار امروز تو باید فلسطین باشد . شمر هزار و سیصد سال پیش مُرد، شمر امروز را بشناس. امروز باید در و دیوار این شهر با شعار فلسطین تکان بخورد. هی دروغ در مغز ما کردند که‏ آقا این یک مسئله داخلی است. مربوط به عرب و اسرائیل است . … تلاش ما مسلمین در این زمینه چه بوده است؟ به خدا خجالت دارد ما خودمان را مسلمان بدانیم ، خودمان را شیعه علی بن ابی طالب بخوانیم. … آیا ما وظیفه نداریم که کمک مالی به آنها بکنیم؟ آیا اینها مسلمان‏ نیستند، عزیزان ندارند؟ آیا اینها برای حق مشروع بشری قیام نمی‏کنند؟ « فضل الله المجاهدین باموالهم و انفسهم (سوره نساء ، آیه 95) الذین‏ آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم»( سوره توبه ، آیه 20) به وسیله مال که می‏توانیم کمک کنیم . والله این انفاق واجب است، مثل نماز خواندن و روزه گرفتن واجب است. اولین سوالی که بعد از مُردن‏ از ما می‏کنند همین است که در زمینه همبستگی اسلامی چه کردید ؟ پیغمبر فرمود : « من سمع مسلما ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم » هر کس بشنود صدای مسلمانی را که فریاد می‏کند یاللمسلمین مسلمانان به‏ فریاد من برسید ، و او را کمک نکند ، دیگر مسلمان نیست ، من او را مسلمان نمی‏دانم . چه مانعی دارد که ما برای اینها حساب باز کنیم ؟ چه‏ مانعی دارد که مقدار کمی از درآمد خودمان را اختصاص به اینها بدهیم ؟ … مردم بیدار آن مردمی هستند که فرصت شناس باشند، دردشناس باشند، حقایق شناس باشند. 
مراجع تقلید بزرگی مثل آیت الله حکیم و دیگران رسما فتوا داده‏اند که کسی که در آنجا کشته می‏شود ، اگر نماز هم نخواند شهید در راه خداست.
پس بیاییم به خودمان ارزش بدهیم ، به کار و فکر خودمان ارزش بدهیم ، به کتابهای خودمان ارزش بدهیم ، به پولهای خودمان ارزش‏ بدهیم ، خودمان را در میان ملل دنیا آبرومند بکنیم . علت اینکه دولتهای‏ بزرگ جهان چندان درباره سرنوشت ما نمی‏اندیشند ، این است که معتقدند مسلمان غیرت ندارد . آمریکا را فقط همین یکی جری کرده است . می‏گوید مسلمان جماعت غیرت ندارد ، همبستگی و همدردی ندارد. می‏گوید یهودی که‏ برای پول می‏میرد، جز پول چیزی نمی‏شناسد، خدایش پول است ، زندگیش پول‏ است ، حیات و مماتش پول است ، به یک چنین مسئله حساسی که می‏رسد روزی‏ یک میلیون دلار به همکیشانش کمک می‏کند ولی هفتصد میلیون مسلمان دنیا کوچکترین کمکی به همکیش خود نمی‏کنند”


آداب برخوردهای اجتماعی پیامبر اعظم(ص)

و صاحبان علم و صلاح و اخلاق حسنه را گرامى مى داشت و شریف هر قوم را تألیف قلب مى فرمود و خویشان خود را احسان مى کرد بى آنکه ایشان را بر دیگران اختیارکند مگر به چیزى چند که خدا به آن امر کرده است و ادب هر کس را رعایت مى کرد و هر که عذر مى طلبید قبول عذر او مى نمود

و هرگز کسى را دشنام نداد و هرگز زنان و خدمتکاران خود را نفرین نکرد و دشنام نداد و هر آزاد و غلام و کنیز که براى حاجتى مى آمد برمى خاست و با او مى رفت. و درشتخو نبود و در خصومت صدا بلند نمى کرد و بد را به نیکى جزا مى داد و به هر که مى رسید ابتدا به سلام مى کرد و ابتدا به مصافحه مى نمود و هرکه نزد او مى آمد او را گرامى مى داشت و گاهى رداى مبارک خود را براى او پهن مى کرد و او را ایثار مى نمود به بالش خود. و رضا و غضب، او را از گفتن حقّ مانع نمى شد

و از انس بن مالک روایت است که گفت من ده سال خدمت کردم رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلّم را، پس اُفّ به من نگفت هرگز و نفرمود کارى را که کرده بودم چرا کردى و کارى را که نکرده بودم چرا نکردى (الشمائل المحمدیة ترمذى، ملحق به سُنَن ترمذى 5/567، تحقیق صدقى محمد جمیل العطّار) شبى شربت آن جناب را مهیا کردم آن بزرگوار دیر کرد گمان کردم که بعضى از صحابه آن حضرت را دعوت کرده، پس من شربت آن حضرت را خوردم، پس یک ساعت بعد از عشا آن حضرت تشریف آورد، از بعض همراهان آن جناب پرسیدم که آیا پیغمبر صلى اللّه علیه و آله و سلّم در جائى افطار کرده یا کسى آن جناب را دعوت کرده؟ گفت نه ! پس آن شب را به روز آوردم از کثرت غم به مرتبه اى که غیر از خدا نداند از جهت آنکه آن حضرت آن شربت را طلب کند و نیابد و گرسنه به روز آورد و همانطور شد آن جناب داخل صبح شد در حالتى که روزه گرفته بود و تا به حال از من از امر آن شربت سؤال نکرد و یادى از آن ننمود. (بحار الانوار 16/247)

و روایت شده که آن بزرگوار در سفرى بود امر فرمود براى طعام گوسفندى ذبح نمایند، شخصى عرض کرد که ذبح آن به عهده من و دیگرى گفت که پوست کندن آن با من و شخص دیگر گفت که پختن آن با من. آن حضرت فرمود که جمع کردن هیزمش با من باشد. گفتند یا رسول اللّه ! ما هستیم و هیزم جمع مى کنیم محتاج به زحمت شما نیست، فرمود این را مى دانم لیکن خوش ندارم که خود را بر شما امتیازى دهم، پس به درستى که حق تعالى کراهت دارد از بنده اش که ببیند او را از رفقایش خود را امتیاز داده. (بحار الانوار 76/273)

ادامه مطلب...

<   <<   11   12   13   14   15   >>   >

تمامی حقوق مادی و معنوی " یاد یاران " برای " رحیمی " محفوظ می باشد!
طـرّاح قـالـب: شــیــعــه تـم